. صدای سکوت .

. صدای سکوت .

/ دست نوشته ها و شعرهای یوسف سلیمی نمین /
. صدای سکوت .

. صدای سکوت .

/ دست نوشته ها و شعرهای یوسف سلیمی نمین /

بد نیست بخونید....


با پوزش از دوستان و خوانندگان این وبلاگ

من اصلا دوست نداشتم از سیاست وشرایط حاکم بر جامعه چیزی بنویسم

اما امروز صبح وقتی از خانه به محل کارم می رفتم چیزهایی دیدم و شنیدم که دلم طاقت نیاورد نگویم.

هماطور که می دانید امروز مراسم تشیع جنازه ی 300 شهید بود که از میدان هفت تیر که محل کار من آنجا است هم عبور میکرد.

وقتی آن صحنه ها را دیدم احساس بدی به من دست داد و از خودم و جامعه ام بدم آمد

چند ماشینی که شهید ها روی آنها بودند جلو حرکت می کرد ودور آنها خیلی شلوغ نبودو جمعیت اصلی که همه برادران و خواهران بسیجی بودند دور ماشینی که شعار می داد جمع شده بودند و به بهانه ی این شهیدان به همه فحش و لعنت می دادند.

یکی از شعارهای آنها که خنده و در عین حال عصبانیت تمام مردم را در بر داشت را می نویسم تاخود شما قضاوت کنید...

  ای مرد غیرتت کو.... حجاب همسرت کو .... عفت دخترت کو

 

دیگه چیزی نمی گم چون دنبال دردسر نمی گردم....

نظرات 8 + ارسال نظر
ساغر 22 تیر 1382 ساعت 04:11 ب.ظ http://sagharr.blogsky.com

سلام
بیخیال بعضی وقتا شرایط باعث میشه آدم سیاسی بنویسه.

نازی 22 تیر 1382 ساعت 10:33 ب.ظ http://sarvenaz.blogsky.com

سلام حق با تو متاسفانه ما تازگی یه کاسه های داغ تر از اش داریم که بعد از اسلام امریکایی .اسلام ان هاست یعنی اسلام بسیجی.البته فکر نکنم هیچکدومش جنگیده باشن و اگر هم جنگ بشه باید تو گنجه های ته خونه ها پیداشون کرد .همه قوانین رو میخوان ولی به شرط اینکه دیگران اجرا کنن نه خوددشون .به تو سر مانتو کوتاه گیر می دن بعد می بینی دختر های خودشون تو پارتی های چراغ خاموش شرکت می کنند .بی خیال هر چی بنویسم بیشتر اعصابم خورد می شه راستی بهت لینک دادم

علی 23 تیر 1382 ساعت 01:45 ب.ظ

این درد مال تمام ماست ناراحت نشو

سروین 24 تیر 1382 ساعت 06:45 ب.ظ

سلام..جالب بود...موفق باشی...تا بعد

[ بدون نام ] 25 تیر 1382 ساعت 12:22 ب.ظ

جا نا سخن از دل ما می گویی

پرستو 25 تیر 1382 ساعت 05:55 ب.ظ http://aftabgardoon34.blogsky.com

بالاخره اینها هم باید یه جایی عقده های درونیشون را خالی کنند.
بیچاره ها،دلم واسشون میسوزه که انقدر کوته فکرند.
خدا شفاشون بده.
در رابطه با لینکیدن،موافقم.

رامین 26 تیر 1382 ساعت 12:57 ب.ظ http://zunozblogsky.com

سلام
من متن تو ودیگر دوستان نظر دهنده رم خوندم.
ولی من طور دیگری به مسئله نگاه می کنمُُ: اگر می خواهیم درباره دیگران اظهار نظری کنیم اصل لازم برای اثبات نظر خودمان باید خود را با تفکرات شخص مقابل نزدیک کنیم تا اظهار نظر ما از سلیقه در بیاد وبه واقعیت نزدیکتر بشه.اگر ما هم دوستان خود را در راهی از دست داده باشیم هیچ گاه به سادگی از کنارش نخواهیم گذشت . مسئله جان وخونه که کمتر کسی حاضر میشه از این دو به خاطر دیگران بگذره .امیدوارم دراین چند خط تونسته باشم کمکی کرده باشم. اگر نظری داشتی من در خدمت شما هستم. دوستدار تو وهمه جوانان ایران زمین.

خاله نسرین 26 تیر 1382 ساعت 01:41 ب.ظ http://nasrin161.blogsky.com

سلام
ممنون که سر زدی
بعدا دوباره میام
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد