مادری جگر گوشه اش را از دست داد
پدری بخاطر برگشت خوردن چک به زندان رفت
کودکی یتیم شد
زن ومردی از هم جدا شدند
خانواده ای گرسنه سر بر بالین نهاد
جوانی معتاد شد
زن جوانی بیوه شد
جوانی از خواستگاری ناکام بازگشت
مادر بزرگی به خانه ی سالمندان برده شد
دختری خود سوزی کرد
دانشجویی خود را حلق آویز کرد
پای کارگری شکست
مادری زمان زایمان از دست رفت
محصلی از درسی نمره نگرفت
خانه ای در آتش سوخت
عاشقی..............
یه ذره شعرت بوی پیری میده
سعی کن امیدوار باشی
خوب عزیزم؟